نقد فیلم اونجرز اند گیم

به نام خدا

اونجرز اند گیم هم پایان بر یک داستان طول دراز با شخصیت های متعدد بود.و هم پایان یک فاز بلند مدت که به گفته ی فایگی فاز جدیدش به زودی شروع می شود بود.در صورتی که سینمای مارول را قاتل سینمای واقعی می دانم.اما نباید از این واقعیت هم گذشت که سینمای جهان در حال گذار است و مارول در این دوران گوی سبقت را از همه گان روبوده است.کافیست به ده فیلم پرفروش تاریخ جهان نگاهی بیاندازیم انجا متوجه می شویم که این سینما در چه حد اندازه موفق بوده است. اونجرز ها وحدت تمام قهرمانان مارول  در یک اپیزود است .که هر کدام از ان شخصیت ها به طور جداگانه داستان و سرنوشت خود را دارند.اونجرز اند گیم  پرفروش ترین فیلم تاریخ شد و گوی سبقت را از اواتار دزدید.البته این را نمی دانم که اواتار یا فیلم هایی مثل ارباب حلقه ها اگر مانند اونجرز این چنین پخش جهانی داشته اند یا نه .اگر فیلم هایی مثل ارباب حلقه ها یا اواتار مانند اونجرز این گونه در جهان پخش می شد فکر می کنم می توانستند خیلی بیشتر از این حرف ها در جهان به فروش برسند.زیرا هم داستان جذاب و قدرت مند تر نسبت به این فیلم داشته و هم دارای عمق بنیادین که باعث دریافت یازده اسکار برای هر کدام از این اثار شده است.چیزی که اونجرز و کل شرکت مارول باید در خواب ببیند.این اونجرز که دنباله ی قسمت قبلی بود به نسبت برای خود داستان چینی کرده بود و در این قسمت به صورت بسیار شدید و فشرده که گاه باعث می شود داستان به طوری کلی از دست شما در برود پیش می رفت.حال بایستی کمی در مورد این فیلم توضیح داده شود

بازیگران

انقدر بازیگران این فیلم زیاد است که اگر من بخواهم ان ها را برایتان بازگو کنم و در موردشان حرف بزنم باید ساعت ها وقت خود را بگذارم.ولی این کار نخواهم کرد و فقط کلی گویی در مورد این فیلم بیان می کنم.استفاده از بازیگران و برندهای زیاد در این فیلم اثر را مانند یک رنگین کمان کرده است.درهر قسمت بازیگری برند خودش را نشان می دهد .ادم درست نمی داند دقیقا به کدامین از شخصیت ها دل ببندد.زیرا برای دقایقی یک شخصیت قهرمان است و در دقیقه ای دیگر شخص بعدی جریان را در دست می گیرد و سعی در رهبری دارد.یکی از ان فیلم هایی است که هیچ بازیگر اصلی ندارد اشفته بازار و شلم شوربایی است که انصافا خوب مدیریت شده است.داستان در چند بخش پیش می رود و همگی برای یک هدف مشترک.این قسمت از اونجرز مرا به یاد سریال های اچ بی او انداخت که برای جذابیت بیشتر شخصیت های زیادی را از روی ناچار حذف می کند.که البته من فکر می کنم دیگر وقتش بود کمی خانه تکانی صورت گیرد.زیرا شخصیت ها درون همین فیلم انقدر زیاد بود که من بسیاری از افراد درون فیلم و داستانشان را به خاطر نمی اودرم.البته بازیگرانی مثل رابرت دانوی خودش اعلام کرده بود که دیگر نمی خواهد در نقش ایرون من ظاهر شود.حذف اسکارلت جوهانسون از فیلم و دراخر حذف کریس ایونز یا کاپیتان امریکا که نماد قدرت این کشور بود نشان دهنده ی شروع یک داستان دیگر برای مارول است.که امید وارم از این حالت قهرمان و ضد قهرمان کمی خارج شود و به ما سینما تحویل دهد.البته با گذشت زمان کمی همه چی بهتر شده است .و از ان حالت فاجعه بار فیلم های اول کمی کاسته شده است.به خصوص بازی بازیگران که می شود ان را قابل قبول دانست ولی باید تلاش بیشتری در این زمینه شود.بازیگران بهتری می توانند در این دنیا وارد شوند که فقط برای چشم ابی و اندامشان در این داستان ها نباشند بلکه کمی بازی خوب هم به ما تحویل دهند که البته با این وضعیت کمی دور از انتظار است.و باید با مارلون براندو ها و دنیل دی لوئیس ها خداحافظی کنیم.

فیلمنامه

یک اش شعله قلم بی مزه و رنگ که فقط درگیری های بی هیجان و مشتی بازیگر برند به ما تحویل داد.شخصیت ضد قهرمان گردن زده  شد  در ابتدا.سپس بعد از اخرالزمان بسیار سریع و به طوری غیر قابل شفاف و خالی از درک به تصویر کشیده می شود.از کل جهان فقط چند شهر امریکا به صورت نامرتب درپلان های تصویر کشیده شده اند و دیگر هیج.سپس خیلی زود وارد داستان اصلی و پیدا کردن سنگ ها می شویم.که تمام سنگ ها بدون دردسر یا حداقل راحت تر از انچه که باید به دست قهرمانان می افتد.حتی برای رسیدن به این سنگ ها به خودشان کوچک ترین زحمتی ندادند که کمی ان را جذاب و دلهره اور کنند.در هر گروه یک بازیگر چشم ابی قرار دادند و بقیه را به ان ها سپردند. در ادامه برگشت قهرمانان و جنگ بسیار کوتاه که چیزی از ان نبرد دیده نشده زیرا ما در تمام مدت افرادی را می دیدیم که سعی در خارج کردن ان دست کش فلزی داشتند.برخلاف قسمت قبلی اونجرز که جنگی جذاب برای ما تدارک دیده بودند این نبرد انتقامی فقط برای شو و نمایش بود و هیچ چیز خاصی برای ما نداشت.

جلوهای ویژه

بدتر از بازی های فیلم و فیلمنامه سطحی ,جلوهای ویژه این فیلم است که به شدت در ذوق می زند.این فیلم با این حجم از فروش من را بر ان داشت که حتما باید یک انقلاب عظیم در جلوهای این فیلم ببینیم ولی خبری از هیچ تغییر شگرف نبود.حتی جلوهای این فیلم از نظر من از فیلم بلک پانتر نیز بسیار ضعیف تر بود زیرا ان فیلم برای خودش یک روشی نوین ایجاد کرد اما در این اونجرز چیز جدیدی وجود نداشت.شخصیت های ساخته شده بسیار ضعیف و با کیفیت بد بودند و اثری از خلاقیت در ایجاد هیچکدام از بخش های وجود نداشت.به معنای واقعی یک گند مطلق که مشام را به شدت می ازرد.

و بخش های دیگر

اثری از موزیک خوب در این فیلم دیده نمی شود در زمان حذف شخصیت های مهم فیلم می بایست از موزیک های با درجه کیفی بیشتری استفاده می شد.من در هیچکدام از بخش های موزیک قابل ستایش و جذاب زیبا نشنیدم.گاه در بعضی فیلم ها فقط برای شنیدن موسیقی همان قسمت ادم را وا می دارد تا ان یک بخش را بارها ببیند.ولی در این فیلم هیچ اثری از این موضوع نیست.موسیقی متن  که مشخص است بسیار با عجله و بدون خلاقیت ساخته شده است.البته حق می دهم زیرا ماورل پا از چیزی که هست فراتر گذاشه و سعی می کند سالی چند فیلم بسازد که به این فیلم های احمقانه رسیدیم.

در مورد دکوپاژ و میزانسن یک جمله می گویم .پرده ی سبز باعث شده هرکسی برایش خودش کارگردانی کند.

در اخر و برای جمع بندی می شود گفت که اونجرز اند گیم یک فیلم بی سر و ته و پر از عوام فریبی است که برای داشتن مخاطب عوام, خودش را در سطح جهان بر سر زبان ها انداخته است.و نه فیلم خوبی است و نمی تواند هیچ وقت باشد.